به گزارش همشهری آنلاین، سیدمحمدحسین حجازی مدیرعامل منطقه فرهنگی و گردشگری عباسآباد در این یادداشت نوشت:
«تاریخ تفریح در شهر تهران» نوشته حامد سلطانزاده؛ عنوان جذاب این کتاب کمترین دلیل است برای تورق جدی و حتی مطالعه آن؛ با اینکه بعید نیست برخی از موارد گفتهشده در این کتاب بهتفصیل در «طهران قدیم» جعفر شهری آمده باشد. این کتاب تاریخ تفریح تا انقلاب اسلامی را توضیح داده است.
اولین نکتهای که با مطالعه این کتاب درمییابیم این است که از دوره قاجار به این طرف، تنوع تفریحات مردم در شهر تهران قابل ملاحظه است؛ حتی مراسم عروسی هم از این تفریحات خالی نبودهاست. از آغاز دوره ناصری و اختلاط ایران با غرب، مظاهر تمدن جدید هم بر تفریحات اثر گذاشت؛ اما نخستین کافهها همزمان با دوره مشروطه باز شدند؛ فضاهایی به سبک کافههای امروزی که حتی گاهی در آنها موسیقی زنده هم نواخته میشد.
اولین برخوردها با تمدن غربی بهویژه در اجرای نمایشنامهها و نمایش تکوتوک فیلمها چندان بدون جنجال نبود و متشرعان و برخی از علما مواضعی ابراز داشتند؛ اما آرامآرام در قرن چهاردهم شمسی این موضوع تا حدی مرتفع شد؛ هرچند هنوز فرهنگ برخورد با مظاهر تمدن جدید بهخوبی نهادینه نشده بود. به گواهی نوشتههای امثال سعید نفیسی هنوز برخی از افراد، با هدف سوءاستفاده و برقراری ارتباطات ناسالم در محیطهای نمایش و موسیقی پا میگذاشتند.
با آغاز دوره پهلوی دوم تفریحات رنگوبوی سیاسی بیشتری بهخود گرفت. مثلا در دهه۲۰ یکی از مهمترین تفریحات مردم حضور در کافهها و میتینگها با هدف برقراری ارتباطات سیاسی و برگزاری گفتوگوهای پرحرارت بود. همزمان با پاتوقشدن کافه، فعالیتهای ادبی و هنری هم با محوریت کافهها جدیتر دنبال میشد. بهطور کلی میتوان پاگرفتن دورهمیهای جدی فرهنگی در کافهها را یک الگوی مناسب برای تفریح و اوقاتفراغت دانست.
با اینهمه، با توجه به رویکرد غیردینی پهلوی دوم، تفریحات در این سالها با مفاسدی همراه بود. تصنیفات زرد و پاورقیهای مبتذل در نشریات، رمانهای عامهپسند و آبکی، نمایشهای منافی شرع و دیگر تفریحات همچون استخرهای مختلط و رواج مشروبفروشیها و عشرتکدهها، علمایی چون آیتالله کاشانی را به واکنش واداشته بود؛ چراکه همزمان با داستانها و فیلمهای جدی و نمایشنامههای سیاسی، خط ابتذال هم با حمایت کارگزاران فرهنگی با قوت ادامه مییافت.
کتاب چون از منظر کنشگران همان عصر این تفریحات را میکاود، تصویری دقیق و پرجزئیات از دوره پهلوی دوم بهدست میدهد. مثلا اصطلاح فیلمفارسی که بهوسیله منتقدان جدی آن سالها باب شده بود، به آن دسته از آثار سینمایی اشاره میکرد که با داستانهای سست و سطح پایین تنها به سخیفشدن فضا کمک میکرد. این آثار سینمایی به همراه کنسرتهای موسیقی روحوضی و مجالس لهو و لهب عملا اجازه نفسکشیدن به تفریحات سالم و آگاهیبخش نمیداد. این فضای پوچ که از علاقه ارباب دربار بهدور نبود، مورد انتقاد نویسندگان هوشیار جامعه بود.
بنا بر آنچه کتاب در ۱۵سال پیش از انقلاب حکومت پهلوی بهطور جدیتر تلاش کرد تا تفریحات مردم همراستا با جهتی باشد که او آن جهت را تبلیغ میکند و درست میداند. کاخ جوانان یا حتی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یا برپایی جشنهای ۲۵۰۰ساله هم در همین فضا و با راهبرد مشخصی تأسیس شدند. همزمان اهالی دربار، مشتری همیشگی مهمترین کابارهها، کلابها و دیسکوهای شهر بودند. البته عموم مردم که در فکر طرحی دیگر برای زندگی بودند، مشتری این تفریحات لوکس نبودند و دیری نگذشت که آن فضای درکل غربیشده را به زبالهدان تاریخ تحویل دادند. با وجود این تلاشها، فضاهای عمومی و تفریحی و سرگرمکننده یکسره در دست مبلغان ابتذال نبود. ساختهشدن فیلمهایی چون قیصر و گاو و نوشتهشدن داستانهایی به قلم جلال آلاحمد و ایراد سخنرانیهای پرشوری بهوسیله دکتر شریعتی و شهید مطهری نشان میدهد عامه مردم و قشرهای تحصیلکرده جامعه با ابتذال همراه نبودند.
بهجرأت میتوان گفت بخشی از تفریحات روحوضی و مبتذل و گاهی جاهلمسلکانه دوره پهلوی هیچگاه دیگر در بین ایرانیان تکرار نشد. حتی در جمعهای خصوصی و زیرزمینی امروز هم آن جنس تفریحات معمول نیست. بعدها با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییرات فرهنگی گسترده در جامعه، جنس تفریح مردم هم تغییر کرد. قبول دارم که الان مردم همه از یک جنس تفریح نمیکنند و سلایق فکری در تفریح مردم مؤثر است؛ ولی افزایش کافهها، گسترش فرهنگ گفتوگو، توسعه مراکز مذهبی و مجالس دینی در تهران، توجه به عناصر بهشدت فرهنگی مثل کتاب و ادبیات، عنایت به تفریحات سالم در شهربازیها و مجموعههای تفریحی و ورزشی و تأسیس بوستانهای متعدد در پایتخت همه نشان میدهد که دستکم فرهنگهای جاهلانه یا یکسره غربیشده گذشته کمرنگ شده است.
حتی در همین زمانه هم کنسرتهای موسیقی سنتی و فاخر یا تئاترهای مستحکم از نظر فرم و مضمون، بیشتر از انواع دیگر مشتری دارند.
کتاب «تاریخ تفریح در شهر تهران» بهخوبی نشان میدهد که شهر در زمینه تفریحات سالم و متنوع پوست انداخته است و برخی مضار تفریحات دهههای۴۰ و ۵۰ این شهر دیگر قابل رصد نیست. با افزایش آگاهی و سطح سواد و بینش مردم، دیگر هر نوع تفریحی مدنظرشان نیست.